مقایسه

هیچوقت خودتان را با دیگران مقایسه نکنید، در این صورت به خودتان توهین کرده اید…

  • “وای خدای من، ماشین جدید مسعود رو دیدی عکسش رو گذاشته اینستاگرام؟ خیلی خوش شانسه… خوش به حالش… ماشین من قدیمیه و نیاز به تعمیر اساسی داره. ” 
  • “راستی عکس فیسبوک تعطیلات و مسافرت حارجه سارا رو دیدی؟ دیدن این عکس باعث میشه آخر هفته مون شش برابر بدتر بشه… “

زمانی که قرار بود شبکه های اجتماعی و ارتباط از راه دور در بین مردم رواج پیدا کند، نیت اصلی سازندگان این سیستم و نرم افزارها ایجاد ارتباط بیشتر در بین مردم بود… آنها میخواستند مردم را به همدیگر نزدیک تر کنند؛

اما نه تنها این اتفاق به ندرت می افتد، بلکه مردم بیشتر از خودشان فاصله گرفتند.
مردم عادی احساس بی ارزشی، زشت بودن و بدبخت بودن میکنند وقتی عکس های هنرپیشه ها و به اصطلاح شومَن هایی را میبینند که هزاران بار برای گرفتن یک عکس خوب تلاش کرده اند.

ما از زندگی این افراد و آنچه واقعا در زندگی آنها جریان دارد، نداریم و آنچه میبینیم فقط یک عکس است.
عکسی که شاید واقعی نباشد… صورت هایی که شاید با نرم افزارهای کامپیوتری زیباتر شده اند، ماشین ها و املاکی که ممکن است برای صاحب عکس نباشند و شخصیت دوستانه و باحالی که فقط در عکس است.

فرهنگ موجود در شبکه های اجتماعی رایج موجب شده تا هر کسی براحتی دست به مقایسه زندگی خود با  دیگران بزند خصوصا هنگامی که حرف از لوازم خانگی مثل اتومبیل، خانه و… تا مسافرت ها در میان باشد.

ما می توانیم زندگی دوستان، خانواده و دیگران در شبکه های اجتماعی را ببینیم و طبیعتا عادی است که همه به دنبال دستیابی داشته­ های دیگران باشیم. حتی ممکن است احساس کنیم ما سزاوار آنچه که دیگران دارند، هستیم.

ما به معنای واقعی کلمه با خواستن آنچه دیگران دارند می توانیم خودمان را بدبخت و ناراضی کنیم.

ماتریالیسم (مادی گرایی) و گرایش به مادیجات باعث خوشحالی ما نمی­شود؛ اما همه میخواهند خودشان به این نتیجه برسند. قناعت از درون ما ریشه می­گیرد داشتن ذهنی قدردان برای آنچه که در حال حاضر در  اختیار دارید به احتمال زیاد شما را خوشحال تر می­کند به جای این که مدام به دنبال دستیابی به  داشته­ های دیگران باشید.

روش­های بسیاری وجود دارد تا با غنیمت دانستن داشته­ های خود حرص دستیابی به داشته­ های دیگران را از بین ببرید و در نتیجه برای از دست ندادن نعمت­های موجود در زندگی­تان تلاش کنید. ظواهر میتو­اند فربینده باشد فقط به خاطر این که به نظر می­رسد فردی چیزهای زیادی در زندگیش دارد نباید تصور کرد که او زندگی بهتری در مقایسه با ما دارد و شادتر است.

در واقع، تلاش برای داشتن یک زندگی اشرافی و لوکس توصیه ای است که ما به شما در این وبسایت میکنیم. تمام کارآفرینان موفق، زندگی لوکس و مجللی دارند و حتی اگر نداشته باشند، مطمئنا پولِ ساخت همچین زندگی را دارند (کافیست طرز لباس پوشیدن و زندگی استیو جابز را ببینید)

مشکل زمانی بوجود می آید که سعی کنیم ظاهری اشرافی و مجلل به زندگی مان بدهیم.
خودمان را پولدار، ثروتمند و متمدن جلوه میدهیم و روز به روز از خودمان دورتر میشویم چون باعث می­شود که زندگی شما پر از بدبختی و حس ناامیدی شود.

در این مقاله میخواهیم به شما نشان دهیم :

  • چرا اکثر افرادی را که میبینید و فکر میکنید ثروتمند هستند، در واقع نیستند؟
  • چرا نباید نمایش های دیگران را باور کنید؟
  • خریدن خانه به چه قیمتی مطلوب (و حیاتی!) است؟
  • زندگی قسطی یعنی چه؟ و چرا باید از آن دور بمانید؟
  • و …

دیگر قرار نیست خودتان را با دیگران مقایسه کنید

بدهی کمرشکن،  آنها در واقع هیچ چیزی ندارند
بسیاری از خانواده­ ها چنان غرق در بدهی هستند که در واقع هیچ چیزی ندارند. آنها همه ­ی وسایل نقلیه، خانه و مسافرت های خود را با وام تهیه کردهاند که در واقع بانک مالک خودرو و خانه آن­ها هست نه خودشان.

آنها با وام مسکن خانه دارند و درصد کمی از مالکیت خانه به این افراد تعلق می­گیرد. حتی مبلمان و اساس منزل خود را با چک تهیه کرده­ اند. برگه چک هایی که هنوز پرداخت نشده و بهره بیشتری بر روی مبلغ اصلی کالای خریداری شده بر روی مبلغ چک احتساب شده.

آنها عادت کرده­ اند فراتر از آنچه واقعا دارند زندگی کنند و در حقیقت مالک هیچ چیزی نیستند بانک، و فروشگاه مبلمان است که این زندگی را ساخته و آنها مالکیتی از خود ندارند. وضعیت این دسته افراد به مانند این است که در خانه­ ای ساخته شده از برگ ها و شاخه زندگی می­کنند که ممکن است در هر زمان با یک فاجعه بزرگ زندگی مانند سرطان، تصادف منجر به صدمه و یا یک سرقت به خانه­ ای که تحت پوشش بیمه نیست، سرنگون شود.

زندگی ساخته شده با پول قرضی یک راه ترسناک برای تجربه زندگی اشرافی و اصطلاح لاکچری(!) است، چرا که با کوچکترین تراژدی از هم می­پاشد و قطعا در ادامه با یک بحران روبرو خواهند شد هیچ­کس در مقابل حوادثچ، مشکلات سلامتی یا مرگ مصون نیست.

سوال این جاست که چه زمانی مشکلات روی خود را نشان می­دهند؟ اکثر افرادی که زندگی تجملاتی دارند برای رویارویی مقابل تراژدی­ ها آماده نیستند، چرا که آنها با پول قرضی و وام زندگی خود را بنا نهاده­ اند.

رابرت کیوساکی در کتاب «پدر پولدار، پدر فقیر» که کتاب بسیار با ارزشی است و میتوانید خلاصه آنرا از اینجا بخوانید توصیه پدر پولدارش را برای ثروتمند شدن اصولی چنین تعریف میکند :

«پدر پولدارم، همیشه لباس های معمولی می پوشید، یک خانه کوچک داشتند و یک مغازه که افراد زیادی در آن رفت و آمد میکردند. من یک روز از پدر پولدار پرسیدم که چرا کارمند شما اتومبیل و لباس های بهتری از شما دارند؟ مگر شما آنها را استخدام نکردید؟ چرا شما اتومبیلی بهتر از آنها ندارید؟

پدر پولدار پاسخی به من داد که تا به امروز آنرا سرلوحه زندگی ام قرار داده ام. او گفت که این افراد، در واقع پول شان را هزینه میکنند تا بدهی بخرند. آنها یک اتومبیل خوب سوار میشوند و یک بدهی جدید وارد زندگی شان میکنند اما من درحال افزودن دارایی هایی هستم که برایم پول تولید کند.

ده سال گذشت  و وقتی از ارتش به خانه بازگشتم و به دیدار پدر پولدارم رفتم او در یکی از مجلل ترین خانه های لوکس زندگی میکرد که هیچکس چنین چیزی تا به آن روز ندیده بود…»

شما هم میتوانید از توصیه پدر پولدار رابرت کیوساکی استفاده کنید؛ هرآنچه که پول از جیب شما به بیرون میرود را نخرید و چیزهای بخرید که پول وارد جیب شما میکند.

خرید خانه با حداکثر بودجه در دسترس
هنگامی که برای خرید یک خانه اقدام می­کنید خرید یک خانه با حداکثر بودجه بسیار وسوسه انگیز می­باشد. اهمیتی ندارد که چه میزان بودجه برای این کار در نظر گرفته­ اید، تمایلات انسان به گونه­ ای است که همیشه به دنبال خرید گران­ترین چیزی است که به دنبال آن است.

به همین علت است که بسیاری افراد تبدیل به “فقر خانه­­ ای” می­شوند به این معنی که شما مجبورید بسیاری  از درآمد ماهانه یا بودجه خود را به پرداخت اقساط خانه اختصاص دهید که باعث می­شود گزینه­ های دیگر مانند تعطیلات خانواده، مهمانی، و  سایر موارد تجملاتی را  برای پرداخت هزینه­ ها قربانی کنید در حالی که می­توانستید با خرید یک خانه ارزان­تر هزینه کمتری را متقبل شوید.

اگر خانه­ ای را با بودجه کمتر انتخاب کنید با باقی­مانده پولتان می­توانید امکان انجام کارهای زیادی داشته باشید بجای اینکه همه پول خود را صرف یک خانه گرانقیمت کنید.

استیو جابز، یکی از بزرگترین اشتباهات مالی خریدن خانه با تمام سرمایه به جای سرمایه گذاری آن در کسب و کار میداند.

داشتن خاطرات به یادماندنی به مراتب مهم تر از داشتن بزرگترین و بهترین خانه در محله است.
هنگامی که در بستر مرگ قرار می­گیرید آیا از داشتن بهترین خانه در بین دوستان تان خوشحال خواهید بود؟ یا شکرگزار لحظات فوق العاده­ ای که با خانواده و دوستان خود در زندگی خوش گذراندید؟

از اولین درس های کتاب ثروتمندترین مرد بابل این است که «ابتدا یک خانه برای خود بخرید» اما نباید این  خرید خانه، تبدیل به هزینه شود برای شما… باید در این خانه آرامش داشته باشید و باعث شود از زندگی لذت ببرید و نه اینکه همیشه استرس پرداخت قبض ها، بدهی ها و اقساط خواب و خوراک شما را مختل کند.

تقلبی، فِیک، های کپی
هر آنچه که می خواهید آنرا بنامید، پوشیدن یا استفاده از چیزی است که اورجینال نیست صرفه جویی در پول است؟
جنس تقلبی؟ اینکه چه کسی اهمیت میدهد، به ما ربطی ندارد.

واضح است که همه آنچه می بینید دیگران پوشید­ه­ اند و یا استفاده می­کنند، جنس اصل و برند نیست. این روزها اجناس در همه جا به حراج گذاشته می­شوند، بنابراین کیف دستی خود را با دیگران مقایسه نکنید، زیرا ممکن است فکر کنید قیمت یک کیف  800 هزار تومان است، در حالی که در حقیقت تنها  25  هزار تومان قیمت داشته است (چون تقلبی بود و شما نمیدانستید)

هر آنچه که دوست دارید به دلیل تطابق با سبک و تمایلات خود خریداری کنید. نه بخاطر یک برند تجاری یا به این دلیل که دیگران هم آن را خریده­ اند یا بدتر از همه… بخرید تا به دیگران نشان دهید چه خریده اید‌‌ !

با زندگی کردن به سبک و روال خود است که شادی به سراغ شما می­ آید و نه با تقلید کردن از دیگران و مانند آنها بودن. مهم نیست لباس تان تقلبی است یا اورجینال، مراقب باشید خودتان تقلبی نباشید و چیزی که به سبک خودتان تعلق ندارد را نخرید چرا که خوشحالی ناشی از این خرید، دراز مدت نخواهد بود و موقت است.

زندگی با اقساط ماهیانه و پرداخت چک 
بسیاری از مردم در کشور ما بنای زندگی خود را با پرداخت چک ساخته اند. آنها پول پس انداز ندارند و برای موارد اضطراری هم هیچ ذخیره­ای ندارند. شاید به دلیل تظاهرات و تجملات اطرافشان به نظر رسد که بسیار دارا و ثروتمند هستند، اما آنها واقعا در آستانه فاجعه قرار دارند.

اگر دچار کوچکترین تراژدی شوند بسیار آسیب پذیر خواهند بود چرا که هیچ اندوخته مالی ندارند.
چک کشیدن یکی پس از دیگری تنها گزینه­­ ای است که همیشه برای حل مشکلات خود انجام می­دهند. زندگی با اشتیاق شدید به خرید و خرید شادی بلند مدت نمی آورد و تنها شما را به سمت یک فاجعه سوق می­دهد.

هر وقت احساس کردید با خریدن چیزی، حال تان خوب خواهد شد، بدانید که راه حل موقت برای مشکل بزرگ تری در نظر گرفتید. سعی کنید با میزان پولی که دارید، خرید کنید؛ حتی اگر این خرید چیزی کوچک، اتومبیل مدل پایین تر، خانه ای معملی و … باشد مهم نیست.

آنچه که مهم است، توصیه «پدر پولدار» رابرت کیوساکی است : سعی کنید چیزی بخرید که دارایی شما شود و نه هزینه !
خریدن اتومبیل گرانقیمت تر، اما به صورت چِکی باعث میشود هزینه ای بیشتر بابت خرید آن در طول مدت پرداخت، بپردازید… خب چرا؟ آیا داشتن این اتومبیل انقدر اضطراری است که باید همین هفته بخرید؟ کمی تامل کنیم…

 

گاهی اوقات آن ها خوش شانس بوده­ اند
آنها ممکن است همسر ثروتمند داشته و یا یک میراث خانوادگی به ارث برده باشند (یا روش های دیگری کهاینجا خواندید) ممکن است یک کار افسانه­ ای خارق العاده و ذخیره مالی زیاد داشته باشند، کسی چه می­­داند؟ صادقانه بگوییم این ربطی به ما ندارد… تمام آنچه مهم است این است که ما مسئول پولی هستیم که در زندگی خودمان به دست می­آوریم؛ همین و بس.

زندگی به سبک خویشتن به ما آرامش روان می­دهد که بسیار با ارزش است.
داشتن اضطراب در مورد پول انگیزه ازدواج را از بین می­برد، این اضطراب چنان احساس وحشت و نگرانی بوجود می­آورد که وادار به صرف هزینه برای انجام جلسات مشاوره شده یا حتی بسیار بدتر منجر به طلاق خواهد شد.

زندگی کردن بر اساس بودجه­ ای که دارید و داشتن حس قناعت موجب خواهد شد که دست از مقایسه بیجا با دیگران بردارید به زندگی خود نگاه کنید و ببینید چه کاری انجام داده­ اید. ارزش داشته­ های خود را بدانید مانند اتومبیل، غذای روی میز و سقف بالای سرتان را… فقط وقتی جریان بیشتری از چیزهایی که دارید وارد زندگی تان میشود که ارزش چیزهایی که درحال حاضر در زندگی تان هست را بدانید.

کلام آخر؛ اگر واقعا لازم است دست به مقایسه بزنید خود را با کسی که دیروز، ماه پیش، فصل پیش، سال پیش بودید، مقایسه کنید و اگر همانی هستید که بودید، آنوقت افسوس بخورید و تلاش کنید که بهتر شوید.

منبع