تا کنون برایتان پیش آمده که
توصیه هایی را بکار بگیرید اما برایتان نتایجی در بر نداشته باشد و حس کنید دچار مشکلی لاینحل هستید به این دلیل که توصیه ی ظاهرا بی نقص برایتان کارساز نبوده؟
اگر جوابتان به این سوال مثبت است با ما همراه باشید…
داستان از جایی شروع شد که؛
زیگموند فروید به روانشناسی انسان اهمیتی ویژه نشان داد و علم روانشناسی به عنوان علمی پیچیده و تایید شده معرفی گردید !
و مشکل از زمانی آغاز شد که بسیاری از مردم احساس کردند نیاز به کمک متخصص برای ترمیم روان خود نیاز دارند… در حالی که هزینه درمان بشدت بالا بود و تعداد متخصصین این رشته اندک !
بنابراین عده ای دست بکار شدند و کتاب هایی نیمه تخصصی در زمینه روانشناسی تألیف کردند تا عموم مردم بتوانند از وجود راهکارهایی روانشناسانه بهره مند شوند.
با گذشت زمان این علم مانند هر علم دیگری شکلی تجاری به خود گرفت به گونه که صنعت “خودآموز” یا همان Self Help تبدیل به صنعتی چند میلیارد دلاری گشت و ابزاری برای شیادانی پدیدی آورد که بتوانند بواسطه جویندگان موفقیت ثروت اندوزی کنند.
امروزه هزاران کتاب و میلیون ها مطلب در اینترنت در این زمینه وجود دارد…
در واقع حجم اطلاعات آنقدر زیاد شده که اولین کاری ضروری این است که بتوانیم اطلاعات مفید را از دیگر اطلاعات تشخیص دهیم؛
اما مشکل اینجاست که بسیاری از توصیه های به ظاهر خوب، به درستی معرفی و تعریف نمی شوند و در اکثر مواقع به ضرر ما تمام می شوند !
پس اگر شما بتوانید توصیه های مفید را از توصیه های زیان بار تشخیص دهید، مطمئن باشید مسیر موفقیت خود را بسیار هموارتر کرده اید و کمتر به بیراهه خواهید رفت !
نکته مهمی که قبل از ادامه مطلب باید بدانید:
این مطلب یک مطلب اختصاصی نیست و به زمینه های متنوعی مثل کارآفرینی ، تقویت روابط اجتماعی، ارتقای مهارت فروش و… اشاره دارد.
پس اگر خواستار رشد در هر زمینه ای باشید این مطلب می تواند زنگ خطری برای شما باشد تا از مسیر اشتباه آگاه باشید.